خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . چای نوشیدن
[عبارت]
have some tea
/hæv sʌm tiː/
1
چای نوشیدن
تصاویر
کلمات نزدیک
information extraction
earned leave
compulsory standard
feet
mastership
see a doctor
see a dentist
cold pill
nasal spray
polydipsia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان