خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حمله قلبی
[اسم]
heart attack
/ˈhɑːrt ətæk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حمله قلبی
سکته قلبی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حمله قلبی
سکته قلبی
1.John had a heart attack three years ago.
1. "جان" سه سال پیش سکته قلبی کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
heart
hearse
hearsay
hearken
hearing-impaired
heart bypass
heart disease
heart failure
heart of gold
heart of stone
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان