خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حواصیل
[اسم]
heron
/ˈherən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حواصیل
مرغ ماهیخوار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حواصیل
مرغ ماهیخوار
1.Herons lives near water.
1. حواصیل ها کنار آب زندگی می کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
heroism
heroine
heroin
heroics
heroically
herpes
herrera
herring
herring gull
herringbone
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان