خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سلسله مراتب
[اسم]
hierarchy
/ˈhaɪəˌrɑrki/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سلسله مراتب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سلسلهمراتب
مترادف و متضاد
pecking order
ranking
1.the upper ranks of the department’s hierarchy
1. مقامهای بالاتر [ارشدتر] در سلسله مراتب اداره
تصاویر
کلمات نزدیک
hierarchically
hierarchical
hiding place
hiding
hideously ugly
hieroglyphic
high
high beams
high blood pressure
high chair
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان