1 . مفصل ران
[اسم]

hip

/hɪp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مفصل ران کفل، کمر

  • 1.She stood waiting with her hands on her hips.
    1. او دست به کفل [کمر]، ایستاده منتظر ماند.
  • 2.This exercise is designed to trim your hips and stomach.
    2. این تمرین، برای شکل دادن به کفل‌ها و شکم طراحی شده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان