خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . منابع انسانی
[اسم]
human resources
/ˌhjuːmən rɪˈsɔːrsɪz/
غیرقابل شمارش
1
منابع انسانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نیروی انسانی
1.She works in human resources.
1. او در بخش منابع انسانی (شرکت) کار میکند.
2.the human resources director
2. مدیر منابع انسانی
تصاویر
کلمات نزدیک
human race
human nature
human interest
human error
human being
human resources department
human rights
human trafficking
human-made
human-trafficking
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان