خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیرقانونی
[صفت]
illegal
/ɪˈligəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more illegal]
[حالت عالی: most illegal]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غیرقانونی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
نامشروع
غیرمجاز
غیرقانونی
مترادف و متضاد
criminal
unlawful
unlicensed
lawful
legal
1.Bigamy is illegal in the United States.
1. دو همسری در آمریکا غیرقانونی است.
2.It is illegal to reveal the names of juvenile delinquents.
2. افشاء کردن اسامی بزهکاران نوجوان، غیرقانونی است.
3.Mr. Worthington's illegal stock manipulations led to his jail sentence.
3. دستکاری کردن غیرقانونی سهام توسط آقای "ورتینگتون"، منجر به حکم زندانی او شد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
ill-treatment
ill-treat
ill-timed
ill-tempered
ill-mannered
illegally
illiterate
illness
illogical
illuminate
کلمات نزدیک
ill-treatment
ill-treat
ill-timed
ill-tempered
ill-prepared
illegal immigrant
illegality
illegally
illegible
illegitimate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان