خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از پیش
[عبارت]
in advance
/ɪn ədˈvæns/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
از پیش
از قبل
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیشاپیش
مترادف و متضاد
beforehand
1.The money was paid in advance.
1. آن پول از پیش پرداخت شده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
in addition
in accordance with
in accord with
in absentia
in a world of your own
in all conscience
in all fairness
in all honesty
in all muslim countries people hold the same ceremony.
in any case
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان