خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . برعکس
[عبارت]
in reverse
/ɪn rɪˈvɜrs/
1
برعکس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
معکوس
مترادف و متضاد
backwards
1.The secret number is my phone number in reverse.
1. عدد رمز، شماره تلفن من (به صورت) برعکس است.
تصاویر
کلمات نزدیک
in return
in respect of
in reserve
in regard to
in recent times
in safe hands
in season
in secret
in short
in short supply
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان