خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در سلامت کامل به سر بردن
[عبارت]
in the pink
/ɪn ðə pɪŋk/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
در سلامت کامل به سر بردن
سالم و سرحال بودن
informal
مترادف و متضاد
in the pink condition
1.After doing the exercises successively for three months, he was totally in the pink.
1. بعد از سه ماه پشت سر هم ورزش کردن، او در سلامت کامل به سر می برد.
2.The garden is lovely. All flowers are in the pink.
2. باغ خیلی زیبا است. تمام گل ها سالم و سرحال هستند.
توضیحاتی در رابطه با in the pink
عبارت in the pink اشاره دارد به صورتی بودن گونهها به دلیل سلامتی و تندرستی.
تصاویر
کلمات نزدیک
in the open air
in the nude
in the north, it's mild and moist.
in the north, iran borders azarbaijan, armenia and turkmenistan.
in the near future
in the pipeline
in the process
in the public eye
in the raw
in the red
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان