1 . سوءهاضمه
[اسم]

indigestion

/ˌɪndɪˈdʒestʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سوءهاضمه دل‌درد

معادل ها در دیکشنری فارسی: ثقل رودل سوءهاضمه
مترادف و متضاد dyspepsia
  • 1.Rich food always gives me indigestion.
    1. غذای چرب، همیشه باعث می‌شود (که) دل‌درد بگیرم.
  • 2.You'll give yourself indigestion if you swallow your dinner so quickly.
    2. اگر شامت را این‌قدر سریع ببلعی، دل‌درد می‌گیری.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان