Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . سوءهاضمه
[اسم]
indigestion
/ˌɪndɪˈdʒestʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
سوءهاضمه
دلدرد
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ثقل
رودل
سوءهاضمه
مترادف و متضاد
dyspepsia
1.Rich food always gives me indigestion.
1. غذای چرب، همیشه باعث میشود (که) دلدرد بگیرم.
2.You'll give yourself indigestion if you swallow your dinner so quickly.
2. اگر شامت را اینقدر سریع ببلعی، دلدرد میگیری.
تصاویر
کلمات نزدیک
indigestible
indigent
indigenous
indigence
indifferent
indignant
indignantly
indignation
indignity
indigo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان