خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . غیرمستقیم
[صفت]
indirect
/ɪndəˈrɛkt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more indirect]
[حالت عالی: most indirect]
1
غیرمستقیم
پرپیچ و خم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غیرمستقیم
مترادف و متضاد
direct
1.These problems are an indirect result of the war.
1. این مشکلات، نتیجه غیرمستقیمی از آن جنگ هستند [این مشکلات، از پیامدهای غیر مستقیم آن جنگ هستند].
2.We came by an indirect route.
2. ما از مسیری غیرمستقیم [پرپیچ و خم] آمدیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
indigo
indignity
indignation
indignantly
indignant
indirect object
indirect result
indirect speech
indirect tax
indirect taxation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان