خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کارخانهدار
[اسم]
industrialist
/ɪndˈʌstɹɪəlˌɪst/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کارخانهدار
صاحب صنعت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
صاحب صنعت
کارخانهدار
تصاویر
کلمات نزدیک
industrialism
industrial zone
industrial tribunal
industrial revolution
industrial relations
industrialization
industrialize
industrialized
industrially
industrious
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان