خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بیاندازه
[قید]
infinitely
/ˈɪnfənətli/
غیرقابل مقایسه
1
بیاندازه
بینهایت، خیلی
1.My new computer is infinitely better than my old one.
1. رایانه جدیدم بیاندازه بهتر از رایانه قبلیام است.
تصاویر
کلمات نزدیک
infinite
infiltrator
infiltration
infiltrate
infighting
infinitesimal
infinitival
infinitive
infinity
infirm
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان