خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نوازنده
2 . آدم ابزارگرا
3 . ابزارگرا
[اسم]
instrumentalist
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نوازنده
2
آدم ابزارگرا
آدم ابزارانگار
[صفت]
instrumentalist
قابل مقایسه
3
ابزارگرا
ابزارانگار
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
instrument
instructor
instruct
institution
instinctively
insubstantial
insufficient
insufficiently
insulant
insulate
کلمات نزدیک
instructed
inspissate
insolvable
insignificantly
insidiously
instrumentality
insulted
insured
intaglio
intangibility
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان