خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازداشت
[اسم]
internment
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بازداشت
عمل زندانی کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
internist
internet-based
internet service provider
internet café
internet
internship
interpellation
interpersonal
interpersonal skills
interplanetary
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان