خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . استیضاح
[اسم]
interpellation
/ˌɪntɚpɛlˈeɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
استیضاح
بازخواست
معادل ها در دیکشنری فارسی:
استیضاح
تصاویر
کلمات نزدیک
internship
internment
internist
internet-based
internet service provider
interpersonal
interpersonal skills
interplanetary
interplay
interpol
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان