Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . کشمکش درونگروهی
[اسم]
intragroup conflict
/ˈɪntɹəɡɹˌuːp kˈɑːnflɪkt/
قابل شمارش
1
کشمکش درونگروهی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کشمکش درونگروهی
تصاویر
کلمات نزدیک
intragroup
intractable
intracity
intoxication
intoxicating
intranet
intransigence
intransigent
intransitive
intravenous
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان