خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ناسازشگر
[صفت]
intransigent
/ɪnˈtrænsəʤənt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more intransigent]
[حالت عالی: most intransigent]
1
ناسازشگر
سر سخت، ناسازگار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سازشناپذیر
مترادف و متضاد
inflexible
uncompromising
unyielding
compliant
1.an intransigent child
1. یک کودک ناسازگار
2.his intransigent attitude led to the quarrels with his friends.
2. نگرش ناسازشگر او منجر به نزاع با دوستانش شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
intransigence
intranet
intragroup conflict
intragroup
intractable
intransitive
intravenous
intrepid
intricacy
intricate
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان