خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . عراقی
2 . اهل عراق
[صفت]
Iraqi
/ɪˈræki/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عراقی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عراقی
1.the Iraqi government
1. دولت عراقی
[اسم]
Iraqi
/ɪˈræki/
قابل شمارش
2
اهل عراق
عراقی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
عراقی
تصاویر
کلمات نزدیک
iraq
iranology
iranologist
iranians eat too much rice.
iranian food is really tasty.
irascible
irate
ireland
irene
irib
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان