خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قوس قزحی
[صفت]
iridescent
/ˌɪrəˈdɛsənt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قوس قزحی
قزحسان، درخشان
مترادف و متضاد
rainbow-like
1.The bride’s large diamond ring was iridescent in the afternoon sun.
1. انگشتر الماس بزرگ عروس در آفتاب بعد از ظهر قزح سان بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
iridescence
irib
irene
ireland
irate
iridology
iris
irish
irish coffee
irish stew
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان