خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . کنترل کردن
[عبارت]
keep control of
/kip kənˈtroʊl ʌv/
1
کنترل کردن
کنترل چیزی را حفظ کردن
1.She struggled to keep control of her voice.
1. او تلاش کرد تا صدایش را کنترل کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
keep calm
keep books
keep body and soul together
keep back
keep away
keep count
keep down
keep fit
keep going
keep in mind
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان