خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آتش زدن
2 . برانگیختن
[فعل]
to kindle
/kˈɪndəl/
فعل گذرا
[گذشته: kindled]
[گذشته: kindled]
[گذشته کامل: kindled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
آتش زدن
بر افروختن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آتش زدن
افروختن
برافروختن
2
برانگیختن
ایجاد کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
برافروختن
دامن زدن
1.Her imagination was kindled by the exciting stories her grandmother told her.
1. قوه تخیل او توسط داستانهای هیجانانگیزی که مادربزرگش به او گفته بود برانگیخته شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
kindhearted
kindergarten
kind-hearted
kind of
kind
kindle enthusiasm
kindle hope
kindle interest
kindling
kindly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان