خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . با هم وقت گذراندن
[فعل]
to knock around together
/nɑk əˈraʊnd təˈgɛðər/
فعل ناگذر
[گذشته: knocked around together]
[گذشته: knocked around together]
[گذشته کامل: knocked around together]
صرف فعل
1
با هم وقت گذراندن
informal
مترادف و متضاد
knock about together
1.They have knocked about together for years.
1. آنها سالهاست که با هم وقت گذراندهاند.
تصاویر
کلمات نزدیک
kiss-ass
knock about together
kiss my ass
keep it up
kick some ass
know ass from a hole in the ground
make an ass of
be on ass
latch on
out the ass
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان