خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیلاق
[صفت]
lanky
/ˈlæŋki/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: lankier]
[حالت عالی: lankiest]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دیلاق
دراز و بدقواره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دیلاق
مترادف و متضاد
gangling
1.a tall, lanky teenager
1. یک نوجوان دراز و بدقواره
2.He was thin, lanky and pale-skinned.
2. او لاغر، بدقواره و رنگ پریده بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
lank
languor
languish
languid
language tutoring
lantana
lantern
lanternfish
laos
laotian
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان