Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . خرخره
[اسم]
larynx
/ˈlærɪŋks/
قابل شمارش
[جمع: larynges]
1
خرخره
حلقوم، خشک نای
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حنجره
مترادف و متضاد
voice box
تصاویر
کلمات نزدیک
laryngitis
larval
larva
larus
larson
las vegas
lasagna
lasagne
lascivious
laser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان