1 . قانون‌گذاری
[اسم]

law-making

قابل شمارش

1 قانون‌گذاری وضع قانون

معادل ها در دیکشنری فارسی: وضع قانون
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان