خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قانونی
[صفت]
lawful
/ˈlɔːfl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more lawful]
[حالت عالی: most lawful]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قانونی
مشروع
معادل ها در دیکشنری فارسی:
مشروع
قانونمند
قانونی
مترادف و متضاد
unlawful
1.Can an act that causes death ever be lawful?
1. آیا عملی که منجر به مرگ شود ممکن است زمانی مشروع باشد؟
2.his lawful heir
2. ورثه ی قانونی او
3.She is his lawful wife, and so is entitled to inherit the money.
3. او همسر قانونی اش است و بنابراین حق دارد مالش را به ارث ببرد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
lawcourt
law court
law-breaking
law
lavishly
lawfully
lawn
lawn bowling
lawn cart
lawn mower
کلمات نزدیک
lawcourt
law-making
law-breaking
law-abiding
law school
lawfully
lawless
lawlessness
lawmaker
lawmaking
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان