خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تنبیه کردن (فیزیکی یا کلامی)
[فعل]
to lay into
/leɪ ˈɪntu/
فعل گذرا
[گذشته: laid into]
[گذشته: laid into]
[گذشته کامل: laid into]
صرف فعل
1
تنبیه کردن (فیزیکی یا کلامی)
informal
to lay into somebody/something
کسی/چیزی را تنبیه کردن
His parents really laid into him for wasting so much money.
پدر و مادرش او را بهخاطر هدر دادن آن همه پول واقعاً تنبیه کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
launch into
ream ass
laugh off
put ass on the line
latch onto
rolling on the floor laughing ass off
scientific wild-ass guess
laze about
laze around
smart-ass
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان