1 . استراحت کردن
[فعل]

to laze about

/leɪz əˈbaʊt/
فعل ناگذر
[گذشته: lazed about] [گذشته: lazed about] [گذشته کامل: lazed about]

1 استراحت کردن کار خاصی انجام ندادن

مترادف و متضاد laze around
  • 1.I've spent the afternoon just lazing around.
    1. من بعدازظهر را فقط به استراحت گذراندم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان