خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گروه
[اسم]
legion
/ˈliːdʒən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گروه
خیل، جماعت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لژیون
قشون
1.legions of photographers
1. گروهی از عکاسان
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
legerdemain
leger line
legendary
legally
legal holiday
legislatively
legitimate
legitimately
lego
lego set
کلمات نزدیک
legibly
legible
leggy
leggings
legerdemain
legionary
legionnaire
legionnaire’s disease
legislate
legislation
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان