خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قوانین
2 . قانونگذاری
[اسم]
legislation
/ˌlɛʤəˈsleɪʃən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قوانین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وضع قانون
housing legislation
قوانین مسکن
2
قانونگذاری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قانونگذاری
1.It will require legislation to change this situation.
1. برای تغییر این وضعیت به قانونگذاری نیاز است.
تصاویر
کلمات نزدیک
legislate
legionnaire’s disease
legionnaire
legionary
legion
legislative
legislative branch
legislator
legislature
legitimacy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان