خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خطدار
2 . ردیف
3 . چین و چروکدار
[صفت]
lined
/laɪnd/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خطدار
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خطدار
1.Lined paper helps keep handwriting neat.
1. کاغذ خطدار کمک میکند که دستخط مرتب بماند.
2
ردیف
در امتداد یکدیگر، پشت سر هم
3
چین و چروکدار
مترادف و متضاد
wrinkled
a lined face
یک صورت چین و چروکدار
تصاویر
کلمات نزدیک
linebacker
linear
lineal
lineage
line-up
lined paper
lineman
linen
liner
liner note
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان