Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . متصدی خطوط (برق یا تلفن)
2 . کمکداور
[اسم]
linesman
/ˈlaɪnzmən/
قابل شمارش
[جمع: linesmen]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
متصدی خطوط (برق یا تلفن)
تعمیرکار خطوط
2
کمکداور
داور خط
معادل ها در دیکشنری فارسی:
کمک داور
مترادف و متضاد
referee’s assistants
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
liner train
liner note
liner
lineout
linendraper
lineup
ling ko
ling-pao
lingala
lingam
کلمات نزدیک
liner note
liner
linen
lineman
lined paper
linger
lingerie
lingering
lingual
linguini
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان