خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خواهان
[اسم]
litigant
/ˈlɪtɪgənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خواهان
شاکی، دادخواه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
منازع
مترادف و متضاد
defendant
plaintiff
1.When the litigants began screaming at each other, the Judge ordered them to be silent.
1. وقتی شاکیان شروع کردند به فریاد زدن بر سر یکدیگر، قاضی به آنها دستور داد که ساکت باشند.
تصاویر
کلمات نزدیک
lithuania
lithography
lithograph
lithium
lithe
litigate
litigation
litigious
litmus
litmus paper
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان