خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از سیستم خارج شدن (کامپیوتر)
[فعل]
to log off
/lɔg ɔf/
فعل ناگذر
[گذشته: logged off]
[گذشته: logged off]
[گذشته کامل: logged off]
صرف فعل
1
از سیستم خارج شدن (کامپیوتر)
مترادف و متضاد
log out
1.Before leaving, remember to log off.
1. قبل از رفتن، یادت باشد از سیستم خارج شوی.
2.Log off before switching the computer off.
2. قبل از خاموش کردن کامپیوتر، از سیستم خارج شوید.
تصاویر
کلمات نزدیک
log into a bank account
log in
log cabin
log
lofty
log on
log out
loganberry
logarithm
logbook
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان