خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پایین بردن
2 . کاهش دادن
3 . پایینی
[فعل]
to lower
/ˈloʊər/
فعل گذرا
[گذشته: lowered]
[گذشته: lowered]
[گذشته کامل: lowered]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
پایین بردن
پایین آوردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پایین آوردن
مترادف و متضاد
drop
move down
lift up
raise
1.They lowered the coffin into the grave.
1. آنها تابوت را به درون قبر پایین بردند.
2
کاهش دادن
کم کردن، پایین آوردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارزان کردن
مترادف و متضاد
decrease
reduce
increase
raise
1.Interest rates have been lowered again.
1. نرخ بهره دوباره کاهش یافتهاست.
2.Please lower your voice.
2. لطفاً صدایت را پایین بیاور.
to lower the heat
کم کردن حرارت
[صفت]
lower
/ˈloʊər/
غیرقابل مقایسه
3
پایینی
زیرین
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تحتانی
سفلی
مترادف و متضاد
bottom
inferior
under
senior
upper
1.She bit her lower lip.
1. لب پایینیاش را گاز گرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
lowdown
lowbrow
low-water mark
low-tech
low-rise
lower case
lower class
lower ground floor
lower jaw
lower school
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان