خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دیوانه
2 . خشمگینکننده
[صفت]
madding
/ˈmædɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more madding]
[حالت عالی: most madding]
1
دیوانه
دیوانهوار
formal
1.This pretty town has not been destroyed by madding hordes of tourists.
1. این شهر زیبا توسط جماعت گردشگران دیوانه نابود نشدهاست.
2
خشمگینکننده
دیوانهکننده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
دیوانهکننده
تصاویر
کلمات نزدیک
maddening
madden
madcap
madam
madagascar
made
made of money
made to measure
made-to-measure
made-up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان