خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تحقیق کردن
[عبارت]
make an enquiry
/meɪk ən ɪnˈkwaɪri/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تحقیق کردن
بازرسی کردن، بررسی کردن
1.The police are making inquiries to discover the cause of the accident.
1. پلیس دارد تحقیق میکند تا علت حادثه را کشف کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
make an effort
make an assumption
make an appointment
make alterations
make adjustments
make an excuse
make an outline
make arrangements
make both ends meet
make certain
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان