خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازنشستگی اجباری
[اسم]
mandatory retirement
/mˈændətˌoːɹi ɹɪtˈaɪɚmənt/
غیرقابل شمارش
1
بازنشستگی اجباری
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بازنشستگی اجباری
مترادف و متضاد
forced retirement
تصاویر
کلمات نزدیک
commercial institute
detained
relearning
regeneration
plantago major
retiree
captain's armband
at play
common rock thrush
bacilli
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان