خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیمانه کردن
[فعل]
to measure out
/ˈmɛʒər aʊt/
فعل گذرا
[گذشته: measured out]
[گذشته: measured out]
[گذشته کامل: measured out]
صرف فعل
1
پیمانه کردن
دقیق اندازهگیری کردن
to measure something out
چیزی را پیمانه کردن
1. He measured out a cup of milk and added it to the mixture.
1. او یک پیمانه شیر پیمانه کرد و آن را به مخلوط اضافه کرد.
2. Measure out 250 grams of flour and sift it into a large mixing bowl.
2. 250 گرم آرد را پیمانه کنید و در یک کاسه بزرگ الک کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
match up
make it up to
lose out
lardass
kiss ass
measure up
give a rat's ass
mill around
mind out
piece of ass
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان