خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بخشش
[اسم]
mercy
/ˈmɜrsi/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بخشش
عفو
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارفاق
امان
ترحم
رحم
زنهار
شفقت
1.The prisoners begged for mercy.
1. آن زندانیان برای بخشش التماس کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
mercury
mercurochrome
mercurial
mercilessly
merciless
mercy killing
mere
merely
merengue
meretricious
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان