خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . انگشت وسط
[اسم]
middle finger
/ˌmɪdl ˈfɪŋɡər/
قابل شمارش
1
انگشت وسط
معادل ها در دیکشنری فارسی:
انگشت وسط (دست)
تصاویر
کلمات نزدیک
middle england
middle east
middle ear
middle class
middle ages
middle ground
middle management
middle name
middle of nowhere
middle persian
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان