1 . وسط هفته 2 . وسط هفته 3 . میان‌هفته‌ای
[اسم]

midweek

/ˌmɪdˈwiːk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 وسط هفته

[قید]

midweek

/ˌmɪdˈwiːk/
غیرقابل مقایسه

2 وسط هفته

  • 1.It's cheaper to travel midweek.
    1. وسط هفته سفر کردن ارزان‌تر است.
[صفت]

midweek

/ˌmɪdˈwiːk/
غیرقابل مقایسه

3 میان‌هفته‌ای وسط‌هفته‌ای

  • 1.There are often discounts available for midweek travels.
    1. اغلب برای سفرهای میان‌هفته‌ای تخفیف‌هایی در نظر گرفته می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان