خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تک رنگ
[اسم]
monochrome
/ˈmɑːnəkroʊm/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تک رنگ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تکرنگ
1.an artist who works in monochrome
1. هنرمندی که تنها آثار تک رنگ کار میکند
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
monochromatic
monkey nut
monkey around
monkey
monitor lizard
monochromic
monochromous
monocycle
monodon monoceros
monolithic
کلمات نزدیک
mono
monkish
monkey wrench
monkey suit
monkey puzzle tree
monocle
monoecious
monogamous
monogamy
monogram
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان