خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مونوریل
[اسم]
monorail
/ˈmɑːnoʊreɪl/
قابل شمارش
1
مونوریل
راهآهن تکریلی
1.If you want to avoid the traffic jams in Bangkok, take the monorail
1. اگر میخواهید راهبندان ترافیک بانکوک را دور بزنید، مونوریل سوار شوید.
تصاویر
کلمات نزدیک
monopoly
monopolize
monopolistic
monopolist
monopolism
monosyllabic
monosyllable
monotheism
monotheist
monotheistic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان