خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دوچرخه سواری کوهستان
[اسم]
mountain biking
/ˈmaʊntən ˈbaɪkɪŋ/
قابل شمارش
1
دوچرخه سواری کوهستان
1.My friends and I are going mountains biking next week.
1. من و دوستانم هفته دیگر به دوچرخه سواری کوهستان می رویم.
تصاویر
کلمات نزدیک
mountain bike
mountain
mount up
mount everest
mount
mountain lion
mountain range
mountain rescue
mountain stream
mountaineer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان