خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بینظمی
2 . بهم ریختن (لباس و مو)
[اسم]
muss
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بینظمی
درهموبرهمی
[فعل]
to muss
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
2
بهم ریختن (لباس و مو)
نامرتب کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
muskmelon
musher
muscularity
muscled
muscat
mussulman
mustachioed
mutineer
mux
myocardium
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان