1 . بی‌نظمی 2 . بهم ریختن (لباس و مو)
[اسم]

muss

قابل شمارش

1 بی‌نظمی درهم‌وبرهمی

[فعل]

to muss

فعل گذرا و ناگذر

2 بهم ریختن (لباس و مو) نامرتب کردن

تصاویر
  •  تصویر muss - دیکشنری انگلیسی بیاموز
  •  تصویر to muss - دیکشنری انگلیسی بیاموز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان