1 . قطع عضو کردن
[فعل]

to mutilate

فعل گذرا و ناگذر
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 قطع عضو کردن اخته کردن، (اندام چیزی را) بریدن و ناقص کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: مثله کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان