1 . نابودی
[اسم]

obliteration

قابل شمارش

1 نابودی انهدام، ویرانی

معادل ها در دیکشنری فارسی: اضمحلال امحا
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان